اگر به خرید لگو هری پاتر فکر می کنید، احتمالاً با رمان ها و فیلم های هری پاتر آشنا هستید و می دانید که هری پاتر همیشه یکی از محبوب ترین شخصیت ها در بین کودکان و نوجوانان بوده است. با توجه به این محبوبیت روزافزون، شرکت لگو این بار اسباب بازی لگو هری پاتر را طراحی و تولید کرده است. در حال حاضر همانطور که انتظار می رفت لگو هری پاتر به یکی از پرفروش ترین محصولات کمپانی لگو تبدیل شده است.
شخصیت هری پاتر در بین کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان بسیار محبوب است و از تماشای فیلم های هری پاتر لذت می برند، بنابراین اگر بتوانند شخصیت های موجود فیلم های هری پاتر را در قالب لگو هری پاتر بسازند و لمس کنند، می تواند برای آنها بسیار خوشحال کننده باشد.
شاید شما از آن دسته افرادی باشید که ابتدا به قیمت لگو هری پاتر توجه می کنید. امروزه همه ما شاهد نوسانات شدید قیمت در بازار هستیم، این نوسان قیمت توانسته روی قیمت تمام محصولات تاثیر بگذارد و این در مورد قیمت لگو هری پاتر نیز صدق می کند. این بدان معناست که شما می توانید یک لگو هری پاتر را با یک قیمت در امروز و قیمت دیگری در هفته آینده بخرید. بنابراین قیمت این محصولات دائما در نوسان است.
از سوی دیگر، عوامل زیادی بر قیمت لگو هری پاتر تأثیر می گذارد. همانطور که اشاره کردیم لگو هری پاتر مدل های مختلفی دارد و هر مدل بسته به پیچیدگی جزئیات و ویژگی ها قیمت متفاوتی دارد. ابعاد و اندازه محصول، مقدار درخواست و بسیاری از عوامل دیگر نیز می توانند بر قیمت فیلم لگو هری پاتر تأثیر بگذارند. البته لازم به ذکر است که در هنگام خرید نگران قیمت لگو هری پاتر نباشید زیرا فروشگاه اینترنتی لگو بارلی توی، تمامی محصولات لگو را با بهترین قیمت در اختیار مشتریان خود قرار داده است.
نکته ای که در خرید اسباب بازی لگو هری پاتر باید به آن توجه کرد کیفیت لگوها است زیرا اگر کیفیت مناسبی داشته باشند قطعات لگو هری پاتر به راحتی و بدون درز به هم متصل می شوند. متاسفانه افرادی هستند که اقدام به تولید مدل های لگو بی کیفیت هری پاتر کرده اند و لگوهای هری پاتر تولید شده توسط این کلاهبرداران قیمتی مشابه مدل های اصلی لگو دارند. این نوع از لگوهای هری پاتر بی کیفیت به درستی جا نمی شوند و قطعات پس از استفاده مکرر آسیب دیده یا شکسته می شوند.
برای خرید لگو هری پاتر با کیفیت باید آن را از فروشگاه هایی خریداری کنید که دارای نماد اعتماد الکترونیکی هستند. اسباب بازی بارلی مفتخر است که در خرید لگو مرجع اصلی است و با سالها تجربه در این صنعت توانسته است پس از خرید لگو هری پاتر لبخند رضایتی را برای بسیاری از مشتریان به ارمغان بیاورد. لگوهای هری پاتر توسط شرکت های مختلف در طرح های مختلف ارائه می شوند و قیمت ها بستگی به مدل انتخابی شما دارد.
اسباب بازی های لگو هری پاتر یکی از محبوب ترین آجرهای لگو در بین کودکان و نوجوانان است. هر یک از مجموعه های این مجموعه داستانی منحصر به فرد را روایت می کند. با ترکیب مدل های اسباب بازی لگو هری پاتر می توانید نتایج متفاوت و جالبی را مشاهده کنید. هر کدام از این اسباب بازی ها با جزئیات و با مهارت بسیار ساخته شده اند و پس از اتمام بازی، می توانید به وضوح تمام این آجرهای لگو را ببینید و طراحی خلاقانه آنها را تشخیص دهید.
برخی از مدل های اسباب بازی لگو هری پاتر فقط برای کودکان خردسال ساخته شده اند. و طرح های آنها ساده و اساسی است، بنابراین بچه ها می توانند آنها را به راحتی جمع کنند. به همین ترتیب، سایر مدلهای اسباببازی لگو هری پاتر که برای نوجوانان ساخته شدهاند، پیچیدهتر هستند و اغلب این لگوهای هری پاتر با دستورالعملهای ساخت و مونتاژ ارائه میشوند. که برای نوجوانان راحت تر است
معمولا برای نوجوانان و بزرگسالان، هری پاتر لگو برای کودکان زیر 6 سال توصیه نمی شود، زیرا لذت بردن از مدل های کوچک لگو حتی برای کودکان زیر 3 سال نیز بسیار دشوار است. ممکن است قطعاتی داشته باشید. سفالگر هنگام خرید لگو هری پاتر، همیشه گروه سنی را در نظر بگیرید. گروه های سنی اغلب در جعبه های لگو هری پاتر ذکر شده است.
در این مقاله به بررسی اصول خط کشی پارکینگ می پردازیم. ما خواهیم دانست که خطکشی پارکینگ چیست و چرا مهم است.
خط کشی روسازی چیست؟
به زبان ساده، خط کشی روسازی به معنای رنگ آمیزی خطوط روی یک پارکینگ، جاده، یا سایر سطوح آسفالت/بتنی است، تا مردم بدانند کجا بروند و چه کاری انجام دهند.
کار خط کشی پارکینگ ممکن است شامل نصب ایستگاه های چرخ و ستون های ایمنی و همچنین رنگ آمیزی خطوط باشد.
تجهیزات مورد استفاده برای خط کشی روسازی:
نیازی به گفتن نیست، در حالی که می توان از یک غلتک رنگ ساده برای خطوط استفاده کرد، متخصصان تمام این خطوط را با دست رنگ نمی کنند!
ماشینهایی وجود دارد که متخصصان برای انجام خطکشی روسازی از آنها استفاده میکنند. این ماشینها از ساده تا پیچیده هستند و کار سریعتر و دقیقتری نسبت به نقاشی دستی انجام میدهند.
خط کشی در پارکینگ های تجاری:
خط کشی در پارکینگ ها برای حفظ جریان ترافیک سازمان یافته در پارکینگ ضروری است، اما می توانند محو شوند. و خطوط محو شده به سختی دیده می شوند، در حالی که نوارهای نصب شده در فاصله نادرست می توانند جریان زمین شما را مختل کنند که همچنین می تواند برای ترافیک خطرناک باشد.
خط کشی مناسب در پارکینگ ها:
استفاده از رنگ مناسب هنگام تغییر مسیر پارکینگ ضروری است. رنگ باید روشن و بادوام باشد. معمولاً از رنگهای اکریلیک مبتنی بر آب استفاده میشود، اما محصولات به اشکال مختلف دیگری نیز عرضه میشوند. با این حال، انتخاب رنگ تنها بخشی از فرآیند خط کشی پارکینگ است. اطمینان از اینکه پارکینگ شما از فاصله مناسبی برخوردار است به همان اندازه مهم است که مطمئن شوید رنگ قابل مشاهده است.
رانندگان و عابران پیاده به طور یکسان برای راهنمایی و موقعیت یابی به شدت به علائم پارکینگ متکی هستند. اگر خطها منسجم نیستند، افراد ممکن است در مورد اینکه کجا پارک کنند یا کجا میتوانند با خیال راحت راه بروند گیج شوند. این می تواند منجر به تصادف، پارک غیرقانونی در مناطق آتش سوزی و مسدود شدن راه های ورودی شود. اگر رنگ آمیزی خطوط پارکینگ نادرست است، باید بلافاصله رنگ آمیزی و اصلاح شود تا با مقررات محلی مطابقت داشته باشد. به هر حال، به عنوان یک مالک ملک، اگر علامت گذاری پارکینگ شما مشخص نباشد، می توانید در قبال هر حادثه ای که رخ می دهد مسئول شناخته شوید!
مزایای خط کشی
ایمنی:
ایمنی دلیل شماره 1 است که چرا همه پارکینگ ها به علامت و علامت نیاز دارند. به عنوان مالک پارکینگ، شما باید خطوط پارکینگ خود را حفظ کنید تا جریان ترافیک ایمن برای وسایل نقلیه و عابران پیاده فراهم شود.
فراتر از الزامات قانونی:
به عنوان مالک پارکینگ، شما ملزم به پیروی از دستورالعمل های علامت گذاری پارکینگ هستید که توسط شهرداری خود تعیین شده است. این دستورالعملها به گونهای تنظیم شدهاند که رانندگان و عابران پیاده وقتی در ملک شما هستند، مکان امنی برای پیادهروی/پارک در اختیار داشته باشند.
جریان ترافیک وسایل نقلیه و عابر پیاده:
داشتن خطوط واضح و قابل مشاهده پارکینگ، و نمادها (فلش ها، معلولیت، عدم پارک و غیره) برای جریان ترافیک کارآمد وسیله نقلیه و عابران پیاده ضروری است. داشتن علامتگذاری برای دنبال کردن، جریان ترافیک را بهبود میبخشد و سردرگمی را در موارد زیر به حداقل میرساند:
کارایی پارکینگ:
یک پارکینگ با چیدمان خوب، کارایی نحوه استفاده از متراژ پارکینگ شما را به حداکثر می رساند. مطمئن شوید که جایگاه های پارکینگ شما به اندازه و به درستی چیده شده اند. این اطمینان حاصل می کند که در دسترس ترین فضاهای پارکینگ را برای زمین خود فراهم می کنید، در حالی که دستورالعمل های اندازه و نیازهای مشتری خود را نیز رعایت می کنید.
راحتی و رضایت مشتری:
با زنده نگه داشتن خطوط پارکینگ خود به مشتریان خود نشان دهید که به آنها اهمیت می دهید. وقتی خطکشی پارکینگ شما کسل کننده و کم رنگ به نظر می رسند، این تصور را ایجاد می کند که به ظاهر ملک خود افتخار نمی کنید. با حفظ خط خود، به مشتریان خود نشان می دهد که به آنها اهمیت می دهید.
گروه تولیدی آرن پارکینگ با ارائه خدمات تجهیزات پارکینگی در خدمت شما عزیزان می باشد.
با ما تماس بگیرید:
تلفن شرکت:02166916779
تلفن تماس:09197371866-09197371867
نشانی :تهران ، ستارخان به سمت صادقیه ، خیابان سازمان آب ، پلاک ۱۶۷
تکنولوژی جاروهای هوشمند
خانه هوشمند
آیا تا به حال عبارت (( خانه هوشمند )) را شنیده اید؟ بسیاری از افراد با معنی این عبارت آشنایی دارند اما برخی نیز در مواجه با آن سوال های بسیاری برایشان مطرح می شود و شاید به یاد فیلم های ژانر آینده بیفتند، فیلم هایی که درآن بسیاری از فعالیت های روزمره به وسیله ی ربات های مختلف صورت می گیرد و دیگر نیاز نیست انسان ها برای بسیاری از این فعالیت ها انرژی و زمان زیادی را صرف کنند.
اگر بخواهیم تعریف مختصری از خانه هوشمند ارائه دهیم باید گفت که با پیشرفت تکنولوژی شرکت های مرتبط با این حوزه تصمیم گرفتند محصولاتی را تولیدکنند که سبک زندگی انسان ها را دچار تغییر کرده و یا بهتر است بگوییم آسان تر کند. در این راستا محصولات زیادی در زمینه های مختلفی چون: صوتی و تصویری، لوازم خانگی، نظارت و امنیت و .... طراحی شد که در مرحله اول هدف صرفه جویی در زمان و انرژی کاربران بود و در گام بعدی طراحان این دستگاه ها را طوری طراحی کردند که در میان مشغله های روزمره ی انسان امروز، امکان کنترل بسیاری از امور از راه دور و با استفاده از گوشی های هوشمند وجود داشته باشد.
یکی از محصولات هوشمندی که در خانه بسیار کاربردی است جارو های هوشمند یا رباتی هستند، این دستگاه ها از روزی که پا به بازار گذاشته اند طرفداران زیادی را جلب کرده و فروش چشم گیری داشته اند. در این مطلب قصد داریم ویژگی های کلی یک جارو هوشمند را برشمرده و بررسی کنیم که این دستگاه در لیست خرید جهیزیه شیائومی قرار می گیرد یا خیر.
جاروبرقی هوشمند
جارو های هوشمند در واقع ربات های کوچکی هستند که امکان جارو کردن فضا بدون دخالت انسان را فراهم کرده اند. افراد کافی است به جارو رباتیک شیائومی خود برنامه مورد نظر را بدهند و بعد از گذشت مدت زمان معین فضایی عاری از هر آلودگی منتظر آن هاست.
برخی از این جارو های هوشمند تنها ذرات ریز و درشت را از محیط می زدایند و برخی حتی قادر به انجام عملیات طی کشی نیز هستند. یک جارو رباتی با توجه به سنسور هایی که در آن قرار داده شده می تواند از موانع عبور کند، نقشه خانه را اسکن کند و ... حتی اندازه ذراتی که دستگاه قادر به جمع کردن آن است در مدل های مختلف متفاوت خواهد بود.
با این تعریف کلی از جارو هوشمند متوجه می شویم که این دستگاه وسیله ی مناسبی برای قرار گرفتن در لیست جهیزیه شیائومی است. برای آشنایی بیشتر با چنین دستگاه هایی چند مدل پرفروش جارو رباتیک شیائومی را به اختصار معرفی می کنیم.
جاروبرقی رباتیک شیائومی مدل 1C
این جاروبرقی شیائومی با طراحی مدرن و زیبایش به شکل یک استوانه ی کوچک است که ارتفاع آن حدود 8 سانتی متر در نظر گرفته شده، ارتفاع کم این دستگاه سبب می شود به راحتی از زیر مبلمان و میز ها عبور کند و تمام نقاطی که دسترسی به آن ها دشوار است را جارو بکشد.
وزن این دستگاه 3.6 کیلوگرم است تا جاروبرقی شیائومی بسیار سبک باشد. در ظاهر این جارو رباتی بسیار کوچک وسبک است اما در واقع دو مخزن مجزا دارد، مخزن اولی با گنجایش 600 میلی لیتر برای ذخیره کردن ذرات جمع شده و مخزن دوم به حجم 200 میلی لیتر برای پر کردن آب در نظرگرفته شده است، در نتیجه این جارو رباتیک شیائومی علاوه بر جارو زدن عملیات طی کشی را نیز انجام می دهد.
یکی از معضلاتی که جارو رباتی ها با آن رو به رو هستند، موانع سر راهشان خواهد بود، سنسور های استفاده شده در این مدل امکان عبور از موانع با حداکثر ارتفاع 2 سانتی متر را فراهم کرده است، در واقع لبه های فرش نمی تواند مانع حرکت جارو گردد.
جارو برقی رباتیک شیائومی مدل 1C دارای 15 سنسور مختلف است که به وسیله ی آن ها می تواند فعالیت های مختلفی را انجام دهد، برای مثال سنسور ژیروسکوپ امکان اسکن کردن فضا و تهیه ی نقشه خانه را ایجاد می کند.
افراد می توانند جاروی خود را به راحتی به گوشی هوشمند متصل کنند و با استفاده از اپلیکیشن مخصوص و نقشه ی اسکن شده ی خانه برنامه های مختلفی برای عملیات جاروکشی تعیین کنند. انتخاب مسیر ربات، مدت زمان، نوع فعالیت و ... از گزینه های موجود است.
مهم ترین قابلیت این جارو رباتی قدرت مکش فوق العاده آن به اندازه ی 2500 پاسکال است، البته برای پاک کردن محیط از ذرات با اندازه های مختلف 4 برنامه ی گوناگون در این دستگاه وجود دارد. این 4 حالت عبارتند از: حالت سکوت، حالت استاندارد، حالت متوسط و در نهایت حالت پر قدرت.
این جاروبرقی شیائومی انرژی مورد نیاز خود را از طریق یک باتری 2400 میلی آمپر ساعتی تامین می کند. به واسطه این باتری این جارو رباتی قادر است در حالت پر قدرت حدود 40 دقیقه به طور مداوم کار کند و در صورتی که از ضعیف ترین حالت یعنی حالت سکوت استفاده شود این زمان حدودا دو برابر خواهد شد.
جارو رباتیک شیائومی مدل mjstgy
این جاروی شیائومی هم مانند مدل قبلی یک استوانه ی کوچک است و شکل ظاهری آن مدرن طراحی شده است. قطر این ربات 35 سانتی متر و ارتفاع آن 8.2 سانتی متر است، پس به راحتی به زیر اشیاء مختلف دسترسی پیدا می کند. این جاروی هوشمند نیز می تواند از موانع عبور کند اما این بار حداکثر ارتفاعی که قادر به رد کردن آن است 1.7 سانتی متر خواهد بود. بر روی بدنه دو دکمه ی کوچک قرار دارد، یکی برای خاموش و روشن کردن و دیگری برای بازگرداندن دستگاه به محل اولیه است.
در زیر این جارو سه چرخ وجود دارد که امکان گردش 360 درجه را فراهم می کند، دو چرخ برای رفتن به چپ و راست و دیگری برای چرخش است. روی بدنه استوانه ای یک نوار مشکی رنگ قرار گرفته که در زیر آن سنسور هایی برای تشخیص موانع و عدم برخورد به آن ها تعبیه شده است.
جارو رباتیک شیائومی مدل mjstgy برای انجام دو فعالیت یعنی جارو کشی و طی زدن طراحی شده، برای جارو زدن دو دستک کوچک برای هدایت ذرات به محفظه در زیر بدنه قرار داده شده است و برای طی زدن نیز یک مخزن 200 میلی لیتری برای پر کردن آب روی بدنه وجود دارد.
این مدل به سه روش مختلف روی سطح آب می پاشد و در حین آب پاشی به سطوح آسیبی نیز نمی رساند. قدرت مکش این جاروی شیائومی 2200 پاسکال است و تمام ذرات ریز، موی حیوانات، کاغذ و ... را جمع خواهد کرد. حالت های مکش به 4 دسته ی: آرام، استاندارد، متوسط و قدرتمند تقسیم می شود. باتری تامین کننده ی این مدل یک باتری 2500 میلی آمپر ساعتی است که نیروی مورد نیاز برای جارو زدن مساحت 90 متر مربع را فراهم می کند.
یکی از ویژگی های این محصول که برتری آن نسبت به دیگر رقبا به حساب می آید، مجهز بودن به فیلتر 3 لایه ی هپا است که سبب می شود محیط دیرتر کثیف و غبار آلود شود.
اگر قصد تهیه جهیزیه شیائومی را دارید و یک جارو رباتی از گزینه های حتمی شماست، این دو مدل جاروی معرفی شده می تواند انتخاب های بسیار مناسبی باشد.
https://theanalyticalscientist.videomarketingplatform.co/ensuring-data-quality-and
http://www.clubwww1.com/dating/member/blog_post_view.php?postId=72117
http://www.rn-tp.com/index.php/news/see-deserts-secrets?page=12
https://tomer.itu.edu.tr/haberler/2022/03/09/tari-h%C3%AE-yarimadada-kisa-bi-r-tur
https://trpd.granicusideas.com/ideas/what-is-mbox-mail?page=36
https://indtale.com/polls/novella-2018-4-finalists?page=103
https://lessons.drawspace.com/post/256666/terbaru-wa-0813-2744-6997-ahli-denah-rumah-hema
https://www.party.biz/forums/topic/85863/never-seen-a-video-like-this-in-2022/view/page/189
https://supportlab.granicusideas.com/ideas/ancestry-merge-trees?page=109
https://heber-ut.granicusideas.com/ideas/stream-hd-movies-from-soap2day?page=60
https://1dsq8r.videomarketingplatform.co/masterclass-e-mail-copywriting-1
once upon a time there was a cute girl named Stella who liked to climb everything. She was going up on the chair! She used to climb on the table and in short, she climbed on everything! She even climbed trees.
Stella wanted to climb so high that she could catch the sun with her little hands! One day, Stella’s parents took her to a very, very high mountain! Even though Stella became very tired on the way. She was was happy Because she knew that when she reached the top of the mountain, she would be very close to the sun and she thought that she could take it from the sky for herself.
After hours of climbing, Stella and her mother and father reached the top of the mountain! But the sun was still in the sky and Stella could not reach it. That’s why she turned to his father and said:
Dad! Can we take the sun home with us?
Stella’s father tried to take the sun, but after a little effort he said:
No! My hand does not touch the sun!
But suddenly a thought came to his mind! He said to Stella:
Maybe if you sit on my shoulder, you will reach it!
Stella sat on dad’s shoulders with her mother’s help. When Dad stopped, Stella was closer to the sun! Stella stretched her hand and stretched until finally she was able to hold the sun in her hand. Stella smiled happily! Now she could take the sun home to keep for herself! But as soon as Stella put the sun in her pocket, everything got dark and it started to get cold! But it didn’t matter to Stella! Because the sun was in her pocket and it warmed her! Stella was so happy that she didn’t notice any of this happening!
After playing with the sun for a while, Stella said:
We have to go back home so I can show the sun to my friends and play together!
A few hours later, when Stella and her parents arrived in the city, everyone in the city was sleeping, because it was night! Stella waited for a few more hours, but still it was not morning and no child came out of the house. All the houses were closed. All the flowers had faded and a cold wind was blowing.
When Stella saw that the morning did not come, she put the bright and luminous sun in the drawer and fell asleep!
A few hours later he woke up with a sound! The children were singing in the street! They read one poem after another:
It’s dark everywhere
how cold the weather is
I wish the sun would return to the sky
Golden and bright sun
where are you?
Maybe someone came
He took you and put you in his pocket!
kind sun
come back to the sky
Stella quickly went to her friends and said:
Guys! Guys! I didn’t know that if there is no sun, it will be cold everywhere and the trees will dry and the sky will be dark!
Do you know where the sun is? children asked confused.
Stella told the story to her friends and showed the sun to her friends! All the children’s eyes sparkled! All of them wanted to take the sun for themselves! But they understood that if they take the sun for themselves, the whole world will be dark and it will never be morning again! That’s why they said:
Stella! Where did you get the sun? We have to put it back in its place!
Read more: 100+ moral stories for kids
In a green forest, many small and big animals lived. Every morning, when the sun rose, all the baby animals gathered by the river and played together! Then they would sit and eat the food that their mother had prepared.
Timmy was a little tiger cub who happily woke up every morning, took his food bowl, and went to the river! But when it was time to eat, he would always take his food dish and go behind the trees and eat secretly. One day when he was eating his food, he heard laughter! He looked behind him and saw baby lizard and baby lion laughing loudly!
Timmy asked angrily.
Why are you laughing?
The baby lion said:
Ah! Do you want me to give you some of my food to eat?
Baby lizard said:
Do you only eat so much with your big body?
Timmy was upset and ran home crying! When her mother saw her crying, she asked sadly:
Dear son! What happened?
Timmy cried:
Baby animals bring a lot of food with them every day! But I am an intelligent tiger cub; my food is the least!
His mother said:
Well, I will feed you as much as you like! Are you hungry?
Timmy said:
No!
His mother said:
So why are you crying?
Timmy said:
Because the kids make fun of me and say that I eat the least! They say that whoever eats more is stronger!
Timmy’s mother said:
It’s not like that, my son! Everyone eats as much as he can! They eat all the meat their father brings them every day, but you keep some of it in a safe place every day.
Timmy asked:
What does it mean? A safe place?
His mother said with a laugh.
You will understand what I mean later!
Days passed and passed until one day, the crow woke everyone up and said:
I have hot news! The king of the jungle has woken up! The race is on its way! What does the king think? All the people of the forest! Please, everyone, come to the shelter! We must go to see the lion king, the king of the jungle.
All the animals went to the big lion sanctuary with their babies! The lion came out of his shelter and said to the animals:
Today I want to choose the future king of the jungle.
All the animals were happy to hear this news. Lion continued:
But choosing the king of the jungle takes work. That’s why we have to hold a contest! Any baby animal that can bring the crown of the king of the jungle from inside the cave of the mountain will become the king of the jungle!
The next day, all the baby animals went to the high mountain with a small backpacks.
Timmy ‘s mother also put a food container in Timmy ‘s backpack and said to him:
Remember when I told you that you keep some of your food in a safe place every day?
Timmy said in surprise:
Yes!
His mother showed him the dish and said:
These are the same foods! When you reach the mountain, give this dish to Mr. Eagle!
Timmy asked:
Mr. Eagle?
His mother laughed and sent him to the high mountain!
Source: moonzia
One cold autumn day, a little ant named Anti wanted to take home a big piece of biscuit with all his might! He used to stand a little behind biscuit and push it. He would stand in front of it for a while and pull it with his hands and try to make it move!
As he was trying, one of his friends, whose name was Antolon, stood next to him and said:
Hello Anti! what are you doing? And when his eyes fell on the biscuit, he said:
Wow, what a big biscuit! It must be very heavy! Do you want me to help you?
Anti said:
No thanks! I can take it myself!
Antolone said:
This is very heavy! How are you going to take it alone? It is gonna be a hard work!
Anti said:
No! It is not difficult at all! I am very strong and I can handle it myself! Don’t you know that we ants can lift and move loads heavier than ourselves?!
Antolone said:
I did not say that you are not strong! By the way, you are very strong and powerful! And you are right! Ants can do this! But everything has a limit! For example, can we ants lift a big tree branch? Obviously we can’t! So we have to do our work together!
Anti said:
No need to cooperate! I always do my work myself and I don’t need anyone!
Antolone said:
OK! as you like! But if you need help, you can count on me!
Antolon left and Anti started pulling and pushing the biscuit again! It was almost noon and Antti still couldn’t shake the biscuit! He was very hungry! He said to himself:
Maybe if I eat a little of the biscuit, it will be lighter and I can move it! So he started eating biscuits!
When he was full, he looked at the biscuit and realized that its size had not shrunk too much! But he still stuck to his words and was not ready to ask anyone for help!
It was sunset and Sun went to sleep! Anti was tired, but he was only able to move the biscuit a little! That’s why he sat down on the floor and looked at the biscuit! He said to himself:
If I had accepted Antolon’s help in the morning, I would be sitting in my warm and soft house now!
But there was no one to help him! He looked around but did not see anyone! He looked above his head and suddenly he saw Busy, the little bee, flying! He called Busy and begged him to tell Antolon to come to his aid!
A few minutes passed and Anti was very cold! He was scared and thought that maybe Antolon was upset with his behavior in the morning and didn’t want to come to his aid!
One sunny day, little panda was tidying his room and putting his books inside the shelf. He would put some books that he had not yet read in front of him so that he could read them sooner.
When he was tidying up under his bed, he suddenly hit a big colored pencil. He took it out from under the bed and looked at it. He did not remember that he had such a large pencil before! He thought to himself:
Maybe I lost this pencil a long time ago and that’s why I don’t remember it!
That’s why he put the pencil on the table and went to arrange the rest of his room! After eating lunch, little panda decided to draw! He wanted to use his big pencil! He had a craving for a big delicious cake, so he painted a beautiful cake and when he was done, he blew on the drawing to remove the crayon powder from it. But suddenly a cake appeared on the table! The little panda was a little scared at first, but when he looked closer, he realized that this was the same cake he had painted.
He slowly moved his hand forward and ate a piece of it. It was very delicious! At that moment, a great thought came to the little panda’s mind! He could draw any food he wanted so that he could and eat it!
From that day on, the little panda painted and ate everything he wanted, such as chocolate, chips, ice cream and puffs, and even very fatty foods such as pizza and lasagna!
It went on like this for a while and the little panda had gained a lot of weight. He was walking very hard and could not fit in the chair in his room anymore!
His belly had grown so much and had come forward that he could no longer see his legs! Until one day after eating a piece of pizza that he had painted, he had a severe stomachache! He got dizzy and fell to the ground!
When he opened his eyes, Dr. Goat was standing above him! He said to the little panda:
You ate too much! From now on, you should be careful about what you eat and you should exercise!
When Doctor Goat left, Little Panda took a look at his own image in the mirror! and He was very surprised! He was very fat! Big belly and big hands and feet! He got so upset!
Now he understood why he walks so hard and can’t play with his friends like before! From that day on, the little panda started to exercise and eat healthy food! Once he wanted to throw away his magic pencil! But he thought to himself:
Why should I throw it away?! I can paint healthy foods with it! Like apples, oranges, lettuce and broccoli!
Source: short stories for kids , stories for kids
Every day that passed, the little panda got healthier and felt better! He had turned into the same cute and beautiful little panda and could play with his friends again!
One day when he was coming back from the game, he went to take the magic pencil and draw a fruit with it, but no matter what he looked, he couldn’t find it! That magic pencil disappeared as suddenly as it was found! But the little panda was very happy and promised himself to eat every food in measure from then on! Even if it is very tasty.